روایت های یک ماه پیشونی



خب باید بگم که این روزها تصمیم گرفتم حوادث تلخ گذشته رو فراموش کنم و با یه روحیه و آرامشی که خدا قولش رو بهم داده به ادامه ی زندگی بپردازم و در این میان دنبال یک آزمایشگاه برای کارآموزی بروم و برای ارشد سال آینده بخوانم.

چیزی که این روزها به شدت نیازمندم سلامت و آرامش جسمی و روحی و فراموشی حس وافکار منفی و حوادث تلخی که از سر گذراندم را از خداخواستارم ، من باید حالم عالی شود تا بتوانم حال آدمهای اطرافم را عالی کنم.‌


الان تنها چیزی که از خدا میخوام آرامش و سلامتی روحم هست

خدایا تو قدرت بی نظیری داری و میتونی آرامش و سلامتی را به روح و جسم برگردانی،  خدایا تو باید مرا شاد کنی که بتونم آدمهای اطرافم را شاد کنمخدا با هدیه ای به اسم آرامش و سلامتی مرا شاد کن


میدونی گاهی اینقدر آدم سرگرم آرزوها و رویاهاش هست که یادش میره باید بابت داشته های عزیزش خداروشکر کنه مثلا این روزها که من به شدت به آرامش فکر و ذهن و روحی نیاز دارم تازه فهمیدم روزهایی که حال روحم خوب بود چقدر دنیا برام قشنگتر بود،از اواخر ابان و کل آذر و دی ماه به استرس و افکار منفی گذشت میخوام اعتراف کنم دیگه هیچی از خدا نمیخوام جز سلامتی و آرامش روح و جسم خودم و پدرومادرم و برادرم و اطرافیانم، دلم برای اون روزهایی حال فکر و دلم خوب بود تنگ شده، کاش اون روزها بابت حال خوبم از خدا بیشتر تشکر میکردم، کاش من سابق باز برگردد.خدایا تو خودت درمانگری، خودت مرهم دردم رو بهم بده،تو منو خوب کنی خیلی بهتره


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها